این 10 اصل مذاکره با کارفرما رو جدی بگیر
وقتی پای مذاکره با کارفرما به میان میاد، همه ما دوست داریم که در نهایت یه توافق عالی برسیم و بتونیم پروژه رو بگیریم، اما گاهی این اتفاق نمیافته و تو مذاکره شکست میخوریم. اینجام میخوام ۱۰ تا اصل مهم بهت بگم که چطوری میتونی به کمک این اصلها مذاکره موفقی با کارفرما داشته باشی. قبلش بهتره اهمیت این موضوع رو بررسی کنیم.
جدول محتوا
Toggleچرا مذاکره با کارفرما مهمترین بخش گرفتن پروژهست؟
مذاکره با کارفرما مهمترین بخش گرفتن پروژهست چون این اولین قدم برای تعیین شرایط کاریه که توی اون درگیر میشی. اینجاست که تو میتونی تواناییها و ارزش کارت رو به رخ بکشی و انتظاراتت رو مشخص کنی. اگه مذاکره خوب پیش بره، میتونی شرایطی رو برای خودت رقم بزنی که هم به نفع تو باشه و هم کارفرما رو راضی نگه داره.
توی مذاکره، تو میتونی درباره موارد مهمی مثل دستمزد، زمانبندی، حقوق مادی و معنوی کار، و انتظارات پروژه صحبت کنی. اگه این موارد به درستی تنظیم نشن، ممکنه بعداً دچار مشکل بشی و پروژهای که قرار بوده فرصتی عالی باشه، تبدیل به سردرد بزرگی بشه.
پس مذاکره فقط درباره قیمت نیست، بلکه درباره ساختن یه تجربه کاریه که هم تو ازش راضی باشی و هم کارفرما. وقتی تو مذاکره موفقیتآمیزی داشته باشی، این احتمال زیادی داره که پروژه هم به خوبی پیش بره و در نهایت به نتیجهای برسی که هم تو و هم کارفرما از اون رضایت داشته باشید.
۱۰ گام برای مذاکره با کارفرما
اصل اول: با آمادگی مذاکره کن
اولین قدم برای اینکه توی این میدون موفق باشیم، آمادگیه. یعنی قبل از اینکه بری سراغ مذاکره، باید خوب تحقیق کنی و اطلاعاتت رو جمعآوری کنی. نه فقط درباره کارفرما و اینکه اون چی میخواد، بلکه درباره خودت و اینکه چه چیزی داری که میتونی روی میز مذاکره بذاری. این یعنی باید بدونی بازار چه قیمتی داره و تو چه مهارتها و تجربههایی داری که میتونی به کار بگیری.
اصل دوم: اعتماد به نفس کافی داشته باش
تصور کن وقتی پا به اتاق مذاکره میذاری، با یه حس قوی از اعتماد به نفس وارد بشی، انگار که داری میگی “من ارزشمو میدونم و میدونم چی میتونم به این میز مذاکره اضافه کنم.” این حس، این اعتماد به نفس، بهت این قدرت رو میده که بتونی با قاطعیت بیشتری وارد گفتگو بشی، پیشنهاداتت رو بهتر مطرح کنی و در مواقع لازم، سخت بایستی و از حقت دفاع کنی. و این دقیقاً همون چیزیه که میتونه تو رو از بقیه متمایز کنه.
اما اینجا یه نکته خیلی مهمی هست که باید یادت باشه: اعتماد به نفس نباید با خودخواهی یا خودراضیبینی اشتباه گرفته بشه. یه مذاکرهکننده با اعتماد به نفس واقعی اونیه که میتونه انعطافپذیر باشه، بتونه واقعبینانه به مسائل نگاه کنه و حاضر باشه که جایی که لازمه کوتاه بیاد. پس وقتی داری خودتو واسه مذاکره آماده میکنی، اعتماد به نفست رو بالا نگه دار، ولی همزمان یادت باشه که گوش کردن و انعطافپذیری هم بخشهای مهمی از این بازی هستن.
اصل سوم: ارتباط باید واضح و صریح باشه
اینکه بتونی حرف دلت رو دقیق و واضح بزنی خیلی مهمه. باید بتونی احساسات، نیازها و انتظاراتت رو به زبانی بیاری که همه بفهمن و سوءتفاهمی پیش نیاد. اینکه مستقیم و صادقانه صحبت کنی، نشونهی قدرته و به طرف مقابلت هم احترام میذاره. ولی یادت باشه که صحبت کردن فقط نصف قضیهس، باید بتونی هم به حرفهای کارفرما گوش بدی و هم درک کنی که اون چی میخواد و چه دغدغههایی داره.
اصل چهارم : فعالانه گوش بده
گوش دادن فعال یعنی اینکه واقعاً به حرفهای طرف مقابلت توجه کنی و سعی کنی از دید اون به قضیه نگاه کنی. این کار نه تنها به تو کمک میکنه که بهتر مذاکره کنی، بلکه باعث میشه که به یه توافق دو طرفه برسی که هر دو طرف ازش راضی باشن.
اصل پنجم: انعطاف پذیر باش
گاهی وقتا باید بتونی کمی از خواستههات بگذری تا به یه نتیجه خوب برسی. این به معنای شکست نیست، بلکه نشون میده که هوشمندانه داری مذاکره میکنی و میتونی از فرصتهای پیش رو بهترین استفاده رو ببری. انعطافپذیری یعنی اینکه وقتی میبینی یه موضوع خاصی برای کارفرما خیلی مهمه، حاضری در اون مورد کمی کوتاه بیای، به شرطی که در موارد دیگه به نفع خودت توافق کنی.
به عنوان مثال، شاید کارفرما بخواد پروژه زودتر تموم شه و تو بدونی که این کار فشار زیادی بهت وارد میکنه. اینجا میتونی انعطاف نشون بدی و بگی که حاضری سرعت کار رو بیشتر کنی، ولی در عوض، شاید بخوای در مورد بودجه یا منابع اضافی صحبت کنی. این نوع انعطافپذیری کمک میکنه که هر دو طرف احساس رضایت کنن و به یه توافق عادلانه برسن. پس توی مذاکره با کارفرما، سعی کن نرم و قابل انعطاف باشی، ولی همزمان هوشیار و متوجه منافع خودت هم باشی.
اصل ششم: تکنیک مذاکره یاد بگیر
اصل ششم در مذاکره با کارفرما اینه که باید تکنیکهای مذاکره رو بلد باشی. مذاکره فقط یه گپ ساده نیست؛ یه هنره، یه علمه که نیاز داره تو تکنیکها و استراتژیهای خاصی رو یاد بگیری. مثلاً، باید بتونی پیشنهاداتی ارائه بدی که نه تنها به نفع تو باشن، بلکه واسه کارفرما هم جذابیت داشته باشن. اینجوری، طرف مقابلت رو ترغیب میکنی که به توافق برسه. ولی اینم بدون که گاهی وقتا لازمه کمی کوتاه بیای، یه جور مصالحه کنی تا در نهایت هر دو طرف راضی باشن.
یادگیری تکنیکهای مذاکره مثل “گوش دادن فعال”، “پرسیدن سوالات باز” و “درک زبان بدن” میتونه خیلی موثر باشه. وقتی این تکنیکها رو یاد میگیری، میتونی بهتر مذاکره کنی و احتمال موفقیتت رو بالا ببری. پس، اگه میخوای در مذاکره موفقتر باشی، وقت بذار و تکنیکهای مذاکره رو یاد بگیر و تمرین کن. این کار میتونه تفاوت بزرگی در نتایجی که به دست میاری ایجاد کنه.
اصل هفتم: آرامشت رو حفظ کن
وقتی وارد یه مذاکره میشی، ممکنه حس کنی همه چیز داره به سرعت پیش میره و فشار زیادی روی تو هست. اما اینجاست که باید یادت باشه نفس عمیق بکشی و آرامش خودتو حفظ کنی. آرامش میتونه بهت کمک کنه که واضحتر فکر کنی و از این رو، تصمیمات بهتری بگیری. وقتی ذهنت آرومه، میتونی بهتر به حرفهای کارفرما گوش بدی، بهتر پاسخ بدی و در کل، یه مذاکرهکنندهی قویتری باشی.
و یادت باشه، آرامش نشونهی قدرته، نه ضعف. وقتی تو مذاکره آرامش داری، این پیام رو به طرف مقابل میفرستی که تحت کنترل هستی و از پس موقعیت برمیای. این میتونه به کاهش تنشها کمک کنه و فضایی برای گفتگوی سازنده ایجاد کنه. پس برای مذاکرهای موفق، قبل از هر چیز، آرامش خودتو در اولویت قرار بده و اجازه نده استرس و فشار، تو رو از مسیر درست منحرف کنن.
اصل هشتم: تمرکز بر نتایج برد-برد باشه
مذاکره حکم یه قانون طلایی رو داره: همیشه دنبال این باش که نتیجهای برد-برد رقم بخوره. یعنی چی؟ یعنی توی مذاکره فقط به فکر منافع خودت نباش، بلکه سعی کنی یه توافقی ایجاد کنی که هر دو طرف احساس کنن که چیزی به دست آوردن. اینجوری نه تنها رابطهت با کارفرما بهتر میشه، بلکه احتمال همکاریهای آینده هم بیشتر میشه. به جای اینکه فقط بر سود خودت تمرکز کنی، سعی کنی راهحلهای خلاقانهای پیدا کنی که هم تو و هم کارفرما رو به اهدافتون نزدیکتر کنه.
وقتی تمرکزت روی نتایج برد-برد باشه، نگاهت به مذاکره عوض میشه. دیگه نمیبینیش به عنوان یه مبارزه یا رقابت، بلکه میبینیش به عنوان فرصتی برای همکاری و رسیدن به بهترین نتیجه ممکن. این طرز فکر میتونه بهت کمک کنه که بازتر و منعطفتر باشی و به جای اینکه روی مواضعت پافشاری کنی، روی منافع مشترک تمرکز کنی. و این دقیقاً همون چیزیه که میتونه توی مذاکره بهت کمک کنه تا به نتایجی برسی که واقعاً ارزشمند و پایدار باشن.
مدیریت اختلاف زمان در کار با کارفرمای خارجی
اصل نهم: مسائل رو شخصی نکن
اصل نهم در مذاکره با کارفرما صبر و شکیباییه. میدونی، گاهی وقتا ما انقدر عجله داریم که همه چیز سریع تموم شه، که فراموش میکنیم خوبیهای یه توافق خوب وقت میخواد. مذاکره مثل دم کردن یه چای خوبه؛ اگه بهش وقت بدی، عطر و طعمش بهتر میشه. پس وقتی داری با کارفرما صحبت میکنی، عجله نکن. حتی اگه طرف مقابلت عجله داشت، تو آروم باش و به خودت یادآوری کن که توافق خوب نیاز به فکر کردن و بررسی داره. بعضی وقتا یه مذاکره ممکنه چند دور بچرخه تا به جایی برسه که همه چیز عالی باشه. پس صبور باش و به زمان احترام بذار تا نتیجهای که میخوای به دست بیاری.
حالا بیا به اصل نهم نگاه کنیم: مسائل رو شخصی نکن. توی مذاکره، گاهی اوقات حرفها ممکنه تند بشه یا موقعیتهایی پیش بیاد که آدم رو ناراحت کنه. اما کلید اینه که حرفهای باقی بمونی و اجازه ندی احساسات منفی کنترلت کنن. وقتی احساساتت دخیل میشن، دیگه نمیتونی به درستی تصمیم بگیری و ممکنه چیزهایی بگی که بعداً پشیمون بشی. پس تلاش کن روی حقایق و اطلاعات موجود تمرکز کنی و به جای اینکه به شخصیت طرف مقابلت حمله کنی، روی حل مسئله تمرکز کنی. اینجوری میتونی یه محیط مذاکره سازندهتر داشته باشی و به نتایج بهتری برسی.
اصل دهم: صبور باش
مذاکره ممکنه زمان ببره، پس صبور باش و عجله نکن. گاهی وقتها بهترین توافقها نیاز به زمان دارن تا شکل بگیرن. میدونی، مذاکره مثل دم کردن یه چای خوبه؛ اگه عجله کنی، مزهاش در نمیاد. وقتی با کارفرما مینشینی دور میز مذاکره، ممکنه بحثها کش بیاد و زمان ببره. اینجاست که صبر و حوصلهت میتونه کمک کننده باشه. اگه عجله کنی و بخوای زود به نتیجه برسی، ممکنه از دست دادن فرصتهای بهتر رو ریسک کرده باشی. پس صبور باش، به جزئیات توجه کن و اجازه بده هر چیزی به آرومی جا بیفته.
از طرف دیگه، صبر کردن بهت این فرصت رو میده که بهتر فکر کنی و از تصمیمات عجولانه پرهیز کنی. گاهی وقتها یه پیشنهاد نیاز به بررسی بیشتر داره یا شاید بخوای نظر یه متخصص رو هم بپرسی. تو این شرایط، صبر داشتن میتونه تفاوت بین یه توافق معمولی و یه توافق عالی رو ایجاد کنه. پس وقتی داری مذاکره میکنی، به خودت یادآوری کن که عجله کار شیطونه و صبر کلید موفقیته.
نتیجه گیری
در نهایت، مذاکره با کارفرما یه هنره و مثل هر هنر دیگهای، نیاز به تمرین و صبر داره. پس با خودت مهربون باش و از تجربههایی که کسب میکنی یاد بگیر. وقتی این اصول رو رعایت کنی، میتونی انتظار داشته باشی که نتایج مذاکرهات بهتر و بهتر بشه. پس بریم که شروع کنیم.
راستی از اینجا میتونی فریلنسری خارجی رو عمیقتر و درستتر یاد بگیری:
دیدگاهتان را بنویسید