اگه فریلنسر یا دورکار هستی و از این که همش باید بری دنباله پروژهها خسته شدی، یه خبر خوب برات دارم: تو میتونی فقط با پست گذاشتن تو لینکدین، کاری کنی که مشتری خودش بیاد سراغت. نه نیاز به واسطهس، نه پلتفرم، نه کمیسیون. فقط با محتوایی که بلدی، دیده میشی و پروژه میگیری. اینجا بهت یاد میدیم چطور این اتفاق بیفته.
چرا لینکدین یه معدن پروژهست؟
چون توش آدمایی حضور دارن که تصمیمگیرن. مدیر مارکتینگ، همبنیانگذار استارتاپ، فریلنسرهایی که پروژه پاس میدن، آژانسهایی که دنبال نیروی دورکار میگردن. برخلاف اینستاگرام که فضا خیلی سرگرمیه، لینکدین جا برای نشون دادن مهارته. این یعنی دقیقاً همونجاییه که باید خودتو حرفهای نشون بدی. مهمتر از همه اینکه، لینکدین جای اسپم نیست؛ اگه محتوای واقعی و مفید تولید کنی، دیده میشی. حتی اگه فقط ۲۰ تا کانکشن داشته باشی!
پست گذاشتن؟ آره! ولی هر پستی نه…
لینکدین پلتفرم خاصیه. تو باید نه مثل بلاگرها پست بزنی، نه خیلی خشک و رسمی. یه سبک حرفهایِ خودمونی لازمه. هر پستت باید یه ارزشی برای مخاطب داشته باشه. این ارزش میتونه آموزش باشه، تجربه باشه یا الهام.
۱. روایت پروژههات (به جای فقط معرفیشون)
به جای اینکه بگی «یه سایت طراحی کردم»، بیا از پشت صحنه بگو. از چالشا، از اشتباها، از تغییرا. این سبک از محتوا، اعتماد میسازه. چون نشون میده فقط یه طراح یا نویسنده معمولی نیستی، بلکه کسی هستی که فکر میکنی، یاد میگیری و رشد میکنی. مثال: “صاحب یه فروشگاه سنتی میخواست سایت فروش آنلاین راه بندازه. ولی زبان تخصصی براش خیلی سخت بود. اومدم صفحه مدیریت رو شبیه دفتر حساب قدیمیش طراحی کردم! هم خودش راحتتر کار کرد، هم دیگه زنگ نمیزد هی سوال بپرسه.”
۲. آموزش کوتاه و واقعی از دل کارت
آدمایی که از بیرون به کارت نگاه میکنن، نمیدونن پشت یه طراحی، یا یه مقاله، یا یه خط کد چقدر فکره. وقتی یه ترفند کوچیک، یه ابزار کاربردی، یا یه تصمیم طراحی رو توضیح میدی، هم خودتو حرفهای نشون میدی، هم به درد کسی میخوری. مثال: “برای انتخاب رنگ اصلی برند یه کلینیک پوست، از رنگ لباس فرم پرسنل الهام گرفتم. اینطوری حس یکپارچگی تو ذهن مخاطب شکل میگیره.”
چند تا ایدهی آموزشی:
- بهترین اکستنشنهایی که کارتو سریعتر میکنن
- مقایسه دو تا روش کاری با دلیل
- یه اشتباه پرتکرار که دیدی خیلیا انجام میدن
- تفاوتی که یه فونت درست میتونه توی طراحی بسازه
3. از اشتباهاتت نترس؛ باهاشون محتوا بساز!
این شاید مهمترین بخشه. اگه جایی اشتباه کردی و ازش درس گرفتی، همون تبدیل میشه به محتوای طلایی. مردم از آدمای واقعی بیشتر خوششون میاد تا آدمای کامل و بینقص. مخصوصاً کارفرماها! چون دنبال آدم قابل اعتماد میگردن، نه ربات. وقتی اشتباهتو با صداقت تعریف میکنی، اتفاقاً نشون میدی که بلدی بحران رو مدیریت کنی. مثال: اولین پروژه خارجیمو به خاطر اختلاف ساعت از دست دادم. وقتی پیام داد، من خواب بودم و تا جواب بدم رفته بود سراغ یه نفر دیگه! الان یه سیستم نوتیفیکیشن گذاشتم فقط برای مشتریای خارجی. از اون موقع دیگه این اتفاق نیفتاده”
ایده برای این سبک پست:
اولین باری که کارت نقد شد و چطور باهاش کنار اومدی
یه مشکل ارتباطی که باعث شد پروژه خوب پیش نره
پروژهای که دیر تحویل شد و چطوری جبران کردی
یه راهحل جایگزین که بعداً فهمیدی بهتر بود
۴. تعامل بساز، نه فقط محتوا
تو لینکدین فقط پست گذاشتن کافی نیست. باید پستهات بتونه تعامل ایجاد کنه. یه سوال بپرس، نظر بخواه، مقایسه کن، حتی یه جملهای بذار که مخاطب وسوسه شه لایک کنه یا جواب بده. مثال: به نظرتون تو طراحی اپ، مهمتره که ظاهرش متفاوت باشه یا راحتی کاربر؟ من هفته پیش مجبور شدم بین این دوتا یکیو انتخاب کنم…” و یادت نره با بقیه هم تعامل داشته باشی:
- برو برای پستهای دیگران کامنت بگذار (حرفهای نه اسپم!)
- تو گروههای تخصصی فعال باش
- پستهای خوب رو لایک و بازنشر کن، با یه جمله نظر خودتو هم بنویس
- این کارا باعث میشن اسم و تصویرت بیشتر تو تایملاین آدمها بیاد. و دیده شدن = احتمال بیشتر برای پیام گرفتن = پروژه گرفتن!
اگه پروژه خارجی میخوای…
- پستهاتو انگلیسی یا دوزبانه بنویس. مخصوصاً آموزشها یا معرفی پروژهها
- با هشتگهای بینالمللی کار کن: مثل #freelancer #remotejobs #hireme
- لینک نمونهکارتو بذار
- کشورهایی رو هدف بگیر که با ایران راحتتر کار میکنن (مثل ترکیه، هلند، امارات، هند، کانادا)
-
ایدههای آماده برای پست گذاشتن
درسی که از پروژه قبلیم گرفتم.
این یکی از سادهترین و جذابترین مدلهای پسته، چون بقیه هم میتونن از تجربهت یاد بگیرن. حتی اگه پروژه موفق بوده یا شکست خورده، فرقی نمیکنه؛ مهم اینه که ازش درس گرفتی. میتونی نکاتت رو شمارهگذاری کنی، با لحن خودمونی بنویسی، و آخرش هم یه سوال بپرسی تا تعامل بگیری.
یه ابزاری که ۲ ساعت از وقتمو تو هر پروژه کم میکنه.
همه دنبال راه سریعتر انجام دادن کارشون هستن. معرفی یه ابزار، افزونه، یا روش که واقعاً مفید بوده، باعث میشه هم خودتو حرفهای نشون بدی، هم آدمها ذخیرهت کنن یا پستتو شیر کنن. مثال: جدی میگم، Notion تو پروژههای محتوا برام یه معجزهست. کل فرآیند تحویل مقاله، تقویم محتوا، و بررسی منابعو توش جمع کردم. از وقتی استفاده میکنم، کلی زمان از بین رفتن فایلها و سرچ دوباره نجات پیدا کردم.”
چه جوری پروژهای رو که نزدیک بود خراب شه، نجات دادم.
تعریف کردن تجربههای بحرانی خیلی جذابه. چون استرس داره، داستان داره، و پایان خوب هم داره. مخاطب باهات همذاتپنداری میکنه و ناخودآگاه بهت اعتماد بیشتری پیدا میکنه. مثال: یه بار قرار بود یه پیچوخم خاصی رو تو UI پیاده کنم که کلاً با فریمورک ما ناسازگار بود. تا لحظه آخر داشتم فکر میکردم باید عذرخواهی کنم. آخرش با یه راهحل موقتی ولی تمیز، تونستم هم طراحی رو حفظ کنم، هم توسعهدهنده راضی بمونه.”
چرا تصمیم گرفتم یه پروژه رو رد کنم.
برخلاف چیزی که خیلیا فکر میکنن، نه گفتن هم مهارته. وقتی پستی میذاری و دلیل حرفهای برای رد کردن یه پروژه میگی، نشون میدی که انتخابگر هستی و کارت برات مهمه. این باعث میشه کارفرمای درست هم بیشتر بهت جذب بشه.
مشتری چی گفت که فهمیدم کارم نتیجه داده؟
یه جمله کوتاه از یه پیام مشتری میتونه کل ویترین کاری تو باشه. وقتی حس رضایت واقعی یه کارفرما رو بدون فخر فروشی تعریف میکنی، ناخودآگاه تو ذهن بقیه این نقش شکل میگیره که تو کسی هستی که “بلده نتیجه بده”.
یه اشتباه که قبلاً همیشه میکردم، الان دیگه نه
خیلیا دنبال اینن که اشتباه نکنن. وقتی اشتباهی رو که تکراری بوده باهاشون درمیون میذاری، انگار براشون یه میانبر گذاشتی. این مدل محتوا خیلی خوب وایرال میشه، چون ارزش یادگیری داره.
خلاصه: کارت اگه خوبه، نشونش بده!
اگه منتظری که کسی بیاد و کارت رو کشف کنه، بدون که باید خودت کاری کنی دیده شی. لینکدین یه ویترینه برای حرفهایها. با چند پست درست و یه ذره تعامل، میتونی پروژههایی بگیری که حتی توی Upwork هم بهت نمیخورن. از امروز شروع کن. یه پست کوتاه بنویس، حتی اگه کامل نیست. مهم اینه که شروع بشه. اگه خواستی، میتونم برات چند تا نمونه پست آماده هم بنویسم متناسب با کارت. بگی تخصصت چیه (مثلاً طراحی گرافیک، نویسندگی، سئو، فرانتاند…) با دست پر میام.