اگه دنبال پروژه خارجی هستی ولی حس میکنی کسی جدی نمیگیرهت، شاید مشکل از خود کارت نباشه، بلکه از نحوهی نشوندادنشه. خیلی وقتا ما نمونهکارایی داریم که تو ایران ترکوندن، ولی وقتی یه خارجی میبینه، هیچ درکی ازش نداره. چرا؟ چون نه فضای پروژه رو میشناسه، نه زبانشو میفهمه، نه میدونه مخاطبش کی بوده. تو این مقاله قراره بریم سراغ اینکه چطور نمونهکاراتو دوباره روایت کنی، طوری که یه کارفرمای خارجی هم بفهمه، هم باور کنه، هم جذب شه. حتی اگه پروژهها همهش برای کارفرمای داخلی بودن.
۱. اول از همه: هر پروژه باید یه قصه داشته باشه
بهجای اینکه صرفاً عکس بزاری یا چند تا جمله خشک بنویسی که “این سایت رو طراحی کردم”، بیا مثل یه داستان تعریفش کن: پروژه برای کی بود؟ مشکلش چی بود؟ تو دقیقاً چه نقشی داشتی؟ نتیجه چی شد؟
یعنی بهجای اینکه بگی “طراحی فروشگاه اینترنتی برای برند فلان”، بگو: «این پروژه برای یه فروشگاه لباس زنونه بود که مشتریاش بیشتر از طریق اینستاگرام جذب میشدن، ولی فروش آنلاینش ضعیف بود. من طراحی یه فروشگاه ساده و موبایلپسند رو براش انجام دادم که تو سه ماه اول فروشش ۲۰٪ بیشتر شد.» همین یه قصه ساده، تأثیرش خیلی بیشتره.
۲. اسم برند و اصطلاحات محلی رو توضیح بده
وقتی کار برای یه برند ایرانی بوده، طرف خارجی هیچ شناختی از اون نداره. اسمش هیچ چیزی براش نمیسازه.
اگه برند خیلی معروف نیست، لازم نیست اسمش رو بزاری. در عوض، فضا و نوع بیزنس رو توضیح بده. مثلاً نگیم «سایت فروشگاه جانبو»، بلکه بگیم: «یه فروشگاه زنجیرهای تخفیفی تو ایران که تمرکزش روی اقلام روزمرهست و کلی مخاطب داره.» یا «یه کسبوکار خانوادگی بود که تو شهر کوچیک محصولات ارگانیک میفروخت، بیشتر مشتریاش هم از طریق فضای مجازی میاومدن. من براش یه سایت معرفی درست کردم که اطلاعات تماس و نمونهمحصولات رو بهراحتی نشون بده.»
اینطوری طرف مقابل متوجه میشه پروژه چی بوده و برای کی بوده. حتی اگه پروژه لوکاله، با توضیح خوب میتونی فضای کاری و مخاطب هدف رو شفافسازی کنی. لازم نیست چیزی رو پنهون کنی یا بزرگ جلوه بدی، فقط واضح توضیح بده که کار برای چه مخاطب یا چه مشکلی بوده.
۳. تصاویرت رو قابل درک کن
خیلی از ما فقط اسکرینشات میذاریم و فکر میکنیم طرف باید خودش بفهمه. ولی یادت باشه کسی که اولین بار یه پروژه رو میبینه، اصلاً نمیدونه چیکار کردی. برای همین فقط ظاهر پروژه رو نشون نده، بخشی رو هم هایلایت کن یا با فلش نشون بده که کارت کجاست. توی کپشن عکس بنویس: «بخش مربوط به طراحی فرم ثبتنام»، یا «سیستم فیلتر محصولات که من از صفر پیادهسازی کردم».
اگه پروژه شامل تغییر بوده، میتونی قبل و بعدش رو کنار هم نشون بدی. مثلاً بگی: «نسخه اولیه فرم خیلی طولانی بود و باعث ریزش کاربران میشد. من اونو سادهتر و مرحلهای کردم، که باعث شد نرخ تکمیل تا ۳۰٪ بیشتر شه.»
در ضمن، یادت نره که از نمایشگرهای خیلی شلوغ یا عکسهای تکراری خودداری کنی. بهتره کمتر نشون بدی ولی با توضیح درست.
۴. پروژههای خیلی “ایرانی” رو شفافسازی کن
بعضی پروژهها واقعاً خاص بازار ایرانن. مثلاً: طراحی سایت برای پخش نذری، ساخت فرم مشاوره انتخاب رشته، اپ تاکسی سرویس محلی تو شهری خاص یا بنر برای جشنواره شب یلدا یا نوروز. برای مخاطب خارجی، این مفاهیم ناآشنا هستن. یعنی نمیفهمن نذری چیه، یا چرا انتخاب رشته اینقدر جدیه!
اما این اصلاً مشکل نیست. فقط کافیه یه خط توضیح بدی:
«این پروژه برای یه اپلیکیشن نذری تو محرم طراحی شد؛ یه رسم مذهبی که توش مردم غذا بین هم پخش میکنن. اپ این امکان رو میداد که افراد موقعیت پخش غذا رو پیدا کنن.» یا «این سایت مخصوص مشاورهای تحصیلی تو ایران بود که به بچههای دبیرستانی کمک میکردن برای دانشگاه رشته انتخاب کنن، چون سیستم پذیرش دانشگاهها تو ایران خیلی پیچیدهست.» همین توضیحات ساده، باعث میشه مشتری خارجی بفهمه پروژه چی بوده و قضاوت اشتباهی نکنه.
۵. بهجای تعداد پروژه، دنبال تأثیر پروژه باش
لازم نیست دهتا پروژه بذاری. حتی دوتا هم کافیه، اگه خوب معرفیشون کنی. سعی کن نتیجهمحور باشی: یعنی بهجای گفتن اینکه چی ساختی، بگو اون کار چه تأثیری داشت؟ چی رو بهتر کرد؟ مشتری چی گفت؟ مثلاً «بعد از طراحی این صفحه فرود، ترافیک از اینستاگرام بیشتر شد و مشتری گفت تو یه هفته اول، ۵۰ نفر از طریق این صفحه ثبتنام کردن.»
۶. لحن و ظاهر کلی پورتفولیوت حرفهای باشه
حتی اگه از فایل PDF استفاده میکنی یا یه پیج ساده داری، مهمه که ظاهرش مرتب، تمیز و حرفهای باشه. از فونتهای عجیب یا رنگای تو چشم استفاده نکن. همون ساده بودن، اعتماد بیشتری میاره. جملههات هم باید بدون غلط، روان و کوتاه باشه. زیاد رسمی نباش، ولی خیلی هم خودمونی ننویس.
۷. برای هر نمونهکار یه مقدمه و یه نتیجه بنویس
با همین فرمت ساده، پروژهها شکل پیدا میکنن و حرفهایتر دیده میشن. فرمت پیشنهادی برای هر پروژه:
زمینه: پروژه چی بود و برای کی؟
چالش: مشکل اصلی چی بود؟
نقش من: دقیقاً کجاها من دخالت داشتم؟
نتیجه: چه تغییری اتفاق افتاد؟
حرف آخر
پورتفولیو فقط ویترین کارت نیست، ابزار فروشت هم هست. هر چقدر درستتر، حرفهایتر و واضحتر توضیح بدی، احتمال اینکه یه مشتری خارجی جدی بگیرت بیشتر میشه. مهم نیست پروژههات چقدر بزرگ یا جهانی بودن. مهم اینه که بتونی درست نشونشون بدی.