شاید تو هم قبل از شروع فریلنسری یه عالمه جمله شنیدی مثل: «فریلنسرا هر وقت بخوان کار میکنن»، «تو خونه نشستن و پول درمیارن»، یا «هیچکس بهشون نمیگه چیکار کنن»… خب، باید بدونی خیلی از این حرفها یا نصفهواقعیتن یا اصلاً واقعیت ندارن. این مقاله قراره صادقانه و بیتعارف برات بگه که کدوم حرفا فقط ظاهر قشنگ دارن و پشتشون کلی سختی و واقعیت پنهانه. اگه واقعاً میخوای وارد فریلنسری بشی و شکست نخوری، لازمه این واقعیتها رو بدونی.
باورهای اشتباه در مورد فریلنسری
۱. فریلنسرا آزادترین آدمای دنیان
در ظاهر بله؛ ولی واقعیتش اینه که تو فریلنسری آزادی تو زمان کار داری، اما این آزادی با خودش مسئولیت هم میاره. وقتی هیچکس مجبورت نمیکنه ساعت ۸ صبح بیدار شی، باید خودت انقدر مسئول باشی که به موقع کارتو تحویل بدی. آزادی فقط زمانی شیرینه که بلد باشی باهاش درست برخورد کنی. خیلیا به خاطر همین آزادی ظاهری، بیبرنامه پیش میرن و پروژهها عقب میافته.
2.پول تو فریلنسری راحت درمیاد!
اگه دنبال پول راحتی، باید بگم مسیر رو اشتباه اومدی. تو فریلنسری درآمدت خوب میشه، ولی نه راحت و نه سریع. اولش شاید ماهها طول بکشه تا اولین پروژه رو بگیری، یا قیمتهات انقدر پایین باشه که فقط زنده بمونی. تازه وقتی پروژه میگیری، باید زمان بزاری، کار خوب تحویل بدی و کلی چیز دیگه مدیریت کنی. درآمد خوب تو این راه هست، ولی با صبر، تجربه و تلاش.
۳. فریلنسری یعنی کار کردن از هر جا، هر وقت
در تئوری شاید. اما در عمل؟ مثلاً فرض کن یه مشتری آمریکایی داری که تایمزونش با تو ۱۰ ساعت فرق داره. یعنی ممکنه نصف شب لازم بشه آنلاین باشی. یا پروژهای داری که ددلایناش نزدیکه، مهم نیست کجایی یا چه ساعتیه، باید تمومش کنی. فریلنسری انعطافپذیره، ولی نه اونجوری که تبلیغات نشون میدن.
۴. فریلنسر بودن یعنی رئیس خودتی!
درسته که کارفرمای مستقیم نداری، اما جای اون، چندتا مشتری داری که هر کدوم انتظارای خاص خودشونو دارن. یه جورایی رئیسهای بیشتری داری! اگه نتونی توقعات همه رو مدیریت کنی، ممکنه کار از دستت در بره. تو باید کار مدیر پروژه، مذاکرهکننده، حسابدار، پشتیبانی مشتری و حتی مارکتر خودتو انجام بدی.
۵. هر کسی میتونه فریلنسر بشه
واقعیت اینه که نه، همه برای فریلنسینگ ساخته نشدن. اگه آدمی هستی که نیاز به ساختار دقیق داری، یا با بیثباتی مالی نمیتونی کنار بیای، یا به شدت وابسته به انگیزه بیرونی هستی، احتمالاً فریلنسری خیلی سخت باشه برات. تو این مسیر، خودت باید همهچیز رو کنترل کنی. بعضیا عاشق این چالشان، بعضیا نه.
۶. فریلنسرا فقط با یه لپتاپ کار میکنن و سفر میرن
این تصویر شیک و اینستاگرامی که یه نفر تو کافه لب ساحل نشسته و داره پول درمیاره، فقط یه گوشه خیلی کوچیک از واقعیته، البته شدنیه. بیشتر فریلنسرای حرفهای زمان زیادی رو تو خونه، جلوی لپتاپ، با لباس راحتی، دارن کار میکنن، هماهنگی میکنن، مذاکره میکنن و دنبال پروژه جدید میگردن. البته سفر و کار تو سفر هم بخشی از روندت میتونه باشه، اما همش نیست.
۷. همیشه میتونی پروژه دلخواهتو انتخاب کنی!
در بلندمدت شاید، ولی اول کار؟ بهتره بیشتر پروژههایی که بهت میخوره رو قبول کنی تا نمونهکار جمع کنی و امتیازت بره بالا. تازه بعد از مدتی که تجربه و اعتبار کسب کردی، کمکم میتونی دست به انتخاب بزنی. پس انتظار نداشته باش روز اول پروژههای جذاب با نرخ بالا تو صف باشن. البته بعدا شرایط بهتر میشه اگه درست و اصولی مسیر رو رفته باشی.
۸. فریلنسری یعنی نداشتن استرس
یکی از بزرگترین دروغهاست. فریلنسر بودن یعنی استرسِ پیدا نکردن پروژه، نداشتن درآمد ثابت، درگیر بودن با مشتریای بدقول یا پرتوقع، و کلی چیز دیگه. تو هیچوقت مطمئن نیستی ماه بعد کارت هست یا نه. پس اگه فکر میکنی خبری از استرس نیست، باید تجدید نظر کنی، اما شیرینیهای خودشم داره، مثلا درآمد بیشتر.
۹. فریلنسر شدن سادهتر از استخدام شدنه
ساده نیست؛ فقط فرق داره. برای استخدام باید رزومه و مصاحبه داشته باشی، اما فریلنسری یعنی رزومه، مهارت، برند شخصی، مذاکره، قیمتگذاری، بازاریابی و کلی کار دیگه که هیچکس برات انجام نمیده. تازه باید خودت هم دائماً پیگیر باشی، چون هیچ آگهی استخدامی منتظرت نیست.
۱۰. کافیه یه مهارت بلد باشی، کارت میافته!
فقط بلد بودن یه مهارت فنی کافی نیست. باید بلد باشی اون مهارتو چطور بفروشی، چطور با مشتری حرف بزنی، چطور پروژه رو مدیریت کنی. خیلیا مهارت دارن ولی هیچوقت موفق نمیشن چون بقیه بخشهای کارو بلد نیستن. موفقیت تو فریلنسری ترکیب چندتا مهارته، نه فقط یه تخصص.
جمعبندی؛ دنیای فریلنسری پُر از فرصتهای باحاله، اما نباید با عینک فیلتر شده بهش نگاه کنی. پشت هر جذابیتی، کلی چالش هست که باید بدونی و براش آماده باشی. اگه این دروغهای رایج رو بشناسی و با دید واقعی وارد این مسیر بشی، احتمال موفقیتت خیلی بیشتر میشه. فریلنسری یه مسیر قشنگه، ولی برای کسی که با واقعیتهاش کنار بیاد، نه فقط با خیالپردازیهاش!